مامان من و رئیسش سکس لز زوری

02:03 1964

توضیحات: سرن سیرن در محل سکس لز زوری کارش مشغول کار است وقتی صدای کوبیدن در را می شنود. با دعوت از بازدیدکنندگان ، او از دیدن نامادری خود ، کنزی ریوز ، شگفت زده می شود. سرین از او می پرسد که در دفتر او چه می کند. کنزی به سرن می گوید که باید در مورد چیزی با او صحبت کند. در همان لحظه ، در خانه دفتر دیگری می زند. قبل از اینکه سرن به بازدیدکننده بگوید وارد شوید ، داوا فاکس ، رئیس سرن ، وارد می شود ، و هنوز متوجه کنزی نشده ، شروع به گفتن چیزی معاشقه آمیز به سرن می کند. او متوقف می شود و متوجه کنزی می شود. او خدای من ، آن کنزی است؟ ، او از سرن می پرسد. سرن تأیید می کند که او است ، و داوا اظهار می دارد که کنزی اکنون ... بزرگ شده است. با وجود اینکه کنزی تنها دختر ناتنی سرن است ، اما زیبایی سرن را به اشتراک می گذارد. کنزی لبخند شیرینی می زند و از او به خاطر تعریف او تشکر می کند. سرن توضیح می دهد که کنزی فقط یک لحظه کنار رفت تا کمی صحبت کند. به نظر می رسد داوا پرت شده و اذیت شده است. او امیدوار بود که او و داوا بتوانند "ملاقات خصوصی" خود را داشته باشند ، او با تأکید زیادی بر کلمه خصوصی می گوید. سرن می گوید که متاسفم ، او تمام هفته منتظر "ملاقات خصوصی" آنها بود ، با لبخندی سکسی می گوید. کنزی این مبادله را می بیند و چشم هایش را به شک مشکوک می کند. سرن می گوید که او فقط با دخترش صحبت می کند و تا دقایقی دیگر با داوا در دفتر او ملاقات می کند. داوا به او می گوید که خوب است و دفتر را ترک می کند و به سرن می گوید منتظرش نماند. با رفتن داوا ، کنزی به مادرش مشکوک نگاه می کند. او می داند که چیزی در جریان است و مستقیماً می پرسد آیا سرن با داوا فریب می خورد یا نه. به همین دلیل است که او همیشه برای شام دیر می کند؟ چرا او دیگر مثل سابق نیست؟ چرا کنزی فقط برای صحبت با سرن باید به دفتر بیاید؟ سرن سعی می کند کنزی را آرام کند ، دروغ می گوید و اصرار دارد که هم به کنزی و هم به پدرش متعهد است. تنها کسی که در خانه با او رابطه جنسی دارد شوهرش است ... و کنزی! از زمانی که کنزی 18 ساله شد ، خوب ... سرن فقط نمی تواند دستانش را از او دور کند! کنزی اکنون که دوباره توجه سرن را به خود جلب کرده است کمی آرام می شود ، اگرچه اوضاع بین آنها داغ می شود. با این حال ، آنها می شنوند که داوا در حال بازگشت است و به دنبال سرن برای ملاقات خصوصی خود است ، بنابراین سرن به سرعت کنزی را در ترس از گرفتار شدن در زیر میز کار خود پنهان می کند. با این حال ، کنزی کار را برای او آسان نمی کند ، زیرا هنگامی که سرن و داوا شروع به معاشقه می کنند ، حسادت بر سر زبان ها می افتد. کنزی با گربه سرن بازی می کند در حالی که سرن سعی می کند آن را کنار هم نگه دارد ، اگرچه آنها به زودی گرفتار می شوند. داوا از اینکه سرن با دخترش درگیر این اتفاق است شوکه شده است! سرن و کنزی هر دو یک صدا می گویند: "دختر ناتنی". داوا هنوز نمی خواهد با آنها کاری داشته باشد زیرا احساس می کند آنها کارها را خیلی جلو رفته اند. او آنقدر دیوانه شده است که فریاد می زند که باید سرن را اخراج کند! سرن که ناامید از حفظ شغل خود است ، از داوا درخواست می کند که تجدید نظر کند. از آنجایی که کنزی احساس می کند این همه آشفتگی تقصیر اوست ، او وارد عمل می شود و سعی می کند داوا را دوست داشته باشد. مطمئناً کاری وجود دارد که آنها بتوانند کارها را مرتب کنند ...؟ اگرچه داوا تمام تلاش خود را می کند تا در برابر آنها مقاومت کند ، اما هنگامی که دو دختر و مادر مقابل او قرار می گیرند ، راهی برای پیروزی او وجود ندارد. این گردباد شور و شوق است زیرا همه آنها روی هم می روند ، گربه می خورند و با سینه ها بازی می کنند ، انگار فردایی وجود ندارد. اما آیا آرام کردن داوا و ایمن نگه داشتن شغل سرن کافی است؟
جدید فیلم سکسی برچسب #گی #گی, عضلانی مرور

مرتبط رایگان کلیپ های ویدیوئی

روند کیفیت hd

brazzers زوریsex خشن زوریsexy زوریsexyزوریsexزوريsexزوریsسکس زوریxnxx سکس زوریxnxxلز زوریxxx سکس زوریاز کون زوریالکسیس زوریانال زوریانگلیسی سکس زوریانیمیشن سکس زوریاپارات سکس زوری