قفل فیلم س زوری شد!

01:44 1914

توضیحات: کنا جیمز ، که فقط یک حوله پوشیده است ، درست زمانی که قصد دارد زیر دوش قرار گیرد ، تماس می گیرد. با خودش می گوید هر کسی که زنگ می زند ، بهتر است خوب باشد. او تلفن را بر می دارد و سلام می کند. او لحظه ای گوش می دهد. کنا با عصبانیت به تلفن می گوید: "می دانی ، پس از جدایی از من عصبی هستی." به هر حال ... اینها فقط برای او بهانه ای به نظر می رسند ، کنا به تماس گیرنده غیب ادامه می دهد. پس او به هر حال چه می خواهد؟ کنا ناراحت می پرسد. او به پاسخ تماس گیرنده گوش می دهد. گردنبند طلاش ؟! کنا با تعجب می پرسد. "بنابراین اجازه دهید من این را مستقیماً بگویم: شما برای عذرخواهی تماس نگرفته اید یا حتی مرا بررسی نکرده اید ، زنگ زده اید تا از من بپرسید که آیا گردنبند احمقانه شما را دارم؟" کنا در حالی که به اطراف نگاه می کند می پرسد و متوجه گردنبند در جایی نزدیک می شود. گردنبند را می گیرد و در پشتی اش را باز می کند. او به ایوان می رود و گردنبند را به حیاط پشتی خود می اندازد. او در را به شدت می بندد و خود راضی و راضی به نظر می رسد. با بسته شدن درب پشتی ، حوله او در اطراف او باقی می ماند اما لبه در در بسته بسته می شود. با عصبانیت سعی می کند آن را آزاد کند ، اما فایده ای نداشت. برای کنا روشن می شود که نمی تواند در را باز کند زیرا حوله اش در قفل گیر کرده است. با افزایش هشدار ، او متوجه می شود که نمی تواند با حوله جایی برود ، زیرا از در بیرون نمی رود. با درک مفاهیم این موضوع ، چهره او از ترس متلاشی می شود. اوووه ، این فقط عالی است ، او با خودش غر می زند. خوب ، او چه انتخابی دارد؟ با صدای بلند از خودش می پرسد خوب ، فقط یک دویدن کوتاه کوتاه به جلوی خانه همسایه ، وارد آنجا شوید ، چند لباس قرض بگیرید ، با یک قفل ساز تماس بگیرید ، و او خوب می رود که برود ، کنا با صدای بلند می گوید. برهنه ، او به جلوی خانه همسایه اش می دود و با ناامیدی سعی می کند خودش را بپوشاند. کنا که نفس عمیقی می کشد ، در همسایه اش را می زند. لحظاتی بعد ، ورونیکا وستون همسایه اش در را باز می کند و او را دعوت می کند ، مات و مبهوت و متعجب از اوضاع. با هم روی مبل می نشینند. ورونیکا که بسیار شوکه شده بود ، روپوش خود را در می آورد و آن را به کنا ارائه می دهد ، که نمی تواند به بدن برهنه ورونیکا خیره نشود. آنها وقتی می فهمند که هر دو به تازگی از هم جدا شده اند ، چت می کنند و با هم ارتباط برقرار می کنند. بنابراین چگونه ... چگونه ورونیکا بر همسر سابق خود غلبه کرد؟ کنا با ظرافت می پرسد. ورونیکا می گوید که او هنوز به طور کامل بر او غلبه نکرده است ، اما دوستانش مدام به او می گویند تنها راهی که می توانی از او بگذری این است که ... با کسی دیگر باشی. بله ، او ... این را هم شنیده است ، کنا می گوید. و ... آیا کنا از زمان جدایی اش با کسی بوده است؟ ورونیکا می پرسد و به کنا چشم می زند. نه ، او چنین نکرده است ، کنا پاسخ می دهد ، وقتی به ورونیکا نگاه می کند ، چشمانش از آرزو می درخشد. و ... چرا اینطور است؟ ورونیکا به آرامی می پرسد و حتی روی کاناپه روی کاناپه نزدیک می فیلم س زوری شود. خوب ، او حدس می زند که او با کسی که او را مجذوب خود کرده ملاقات نکرده است ... اما کنا با اشاره به ورونیکا لبهایش را در حال لیسیدن می گوید. هنوز؟ ورونیکا با لبخند می پرسد و برای بوسیدن کنا متمایل شده است. با وجودی که کنا قفل شد ، به نظر می رسد آن روز خوش شانس او ​​است! داستان با الهام از ارسال اصلی توسط عضو Girlsway ، Brock_Hard2018!
جدید فیلم سکسی برچسب #بدسم #بندگی #فتیش مرور

مرتبط رایگان کلیپ های ویدیوئی

روند کیفیت hd

brazzers زوریsex خشن زوریsexy زوریsexyزوریsexزوريsexزوریsسکس زوریxnxx سکس زوریxnxxلز زوریxxx سکس زوریاز کون زوریالکسیس زوریانال زوریانگلیسی سکس زوریانیمیشن سکس زوریاپارات سکس زوری